MENU (10)

My Little Love - Adele 「متن ترانه」 - ترجمه ی فارسی

My little love
I see your eyes widen like an ocean
When you look at me so full of my emotions
I'm findin' it hard to be here sincerely


My Little Love - Adele 「متن ترانه」

My little love
I see your eyes widen like an ocean
When you look at me so full of my emotions
I'm findin' it hard to be here sincerely
I know you feel lost, it's my fault completely

[Bridge: Adele & Angelo Adkins]
Tell me you love me
I love you a million percent

[Verse 2]
I don't recognise myself in the coldness of the daylight
So I ain't surprised you can read through all of my lies


I feel so bad to be here when I'm so guilty
I'm so far gone and you're the only one who can save me

[Bridge: Angelo Adkins & Adele]
Oi, I feel like you don't love me
Why do you feel like that?
Do you like me?
You know mummy doesn't like anyone else like I like you, right?

[Chorus]
I'm holdin' on (Barely)
Mama's got a lot to learn (It's heavy)
I'm holdin' on (Catch me)
Mama's got a lot to learn (Teach me)



[Bridge: Adele & Angelo Adkins]
Mummy's been having a lot of big feelings recently
Like how?
Just, like, hang on, my fingers are trapped
Like, um, I feel a bit confused
Why?
I don't know
And I feel like I don't really know what I'm doing
Oh, at all?
At all
And that would make me go...

[Verse 3]


My little love
Tell me, do you feel the way my past aches?
When you lay on me, can you hear the way my heart breaks?
I wanted you to have everything I never had
I'm so sorry if what I've done makes you feel sad

[Bridge: Adele & Angelo Adkins]
I love your dad 'cause he gave you to me
You're half me and you're half daddy
Oh

[Chorus]
I'm holdin' on (Barely)
Mama's got a lot to learn (It's heavy)


I'm holdin' on (Catch me)
Mama's got a lot to learn (Teach me)

[Outro]
I'm having a bad day, I'm having a very anxious day
I feel very paranoid, I feel very stressed
Um, I have a hangover, which never helps, but
I feel like today is the first day since I left him that I feel lonely
And I never feel lonely, I love being on my own
I always preferred being on my own than being with people
And I feel like maybe I've been, like, overcompensating
And being out and stuff like that to keep my mind off of him
And I feel like today, I'm home and I wanna be at home
I just wanna watch TV and curl up in a ball and


Be in my sweats and stuff like that, but I just feel really lonely
I feel a bit frightened that I might feel like this a lot


My Little Love - Adele 「متن ترانه」 - ترجمه ی فارسی


عشق کوچولوی من
چشمانت به پهنای یک اقیانوس باز می شود
وقتی که اینقدر سرشار از احساساتم به من می نگری
در این شرایط ماندن برای من واقعا سخت است
می دانم که تو سر در نمی آوری؛ همه ی اینها تقصیر من است

[بند پل: ادل و انجلو ادکینز]
بگو دوستم داری
یه میلیون درصد دوست دارم

[بند 2]


من در این سرمای این روز روشن خودم را هم نمی شناسم
هیچ عجیب نیست که تو از لابلای دروغ های من هیچ چیز را در نمی یابی
وقتی همه چیز تقصیر من است، اینجا ماندن برای من سخت است
من از دست رفته ام و تو تنها کسی هستی که می توانی مرا نجات دهی

[بند پل: ادل و انجلو ادکینز]
هی.. حس می کنم دوستم نداری
چرا این فکرو می کنی؟
دوستم داری؟
می دونی که مامان هیچ کس رو تو دنیا به اندازه ی تو دوست نداره، خوب؟

[ترجیع بند]
تحمل می کنم (به سختی)
هنوز خیلی چیزها است که مامان باید یاد بگیرد (سخت است)


تحمل می کنم (نجاتم بده)
هنوز خیلی چیزها است که مامان باید یاد بگیرد (به من یاد بده)

[بند پل: ادل و انجلو ادکینز]
مامان این روزها خیلی احساساتی شده
مث چی؟
مث اینکه... مامان.... حس می کنم که
گیج شدم...
چرا؟
نمی دونم
و فکر کنم تو خیلی نمی دونی که چیکار دارم می کنم
اصلا؟
اصلا...
همینه که من ....



[بند 3]
عشق کوچولوی من
بگو، به من بگو که توه]م از همون دردهای کودکی خود من را داری؟
وقتی سرتو می ذاری روی سینه ام، صدای شکستن قلبمو می شنوی؟
می هیچوقت نمی خواستم که تو هم به سرنوشت من دچار شوی
واقعا منو ببخش که کارهای من باعث ناراحتی تو شده اند

[بند پل: ادل و انجلو ادکینز]
من باباتو دوست دارم، به خاطر این که تو رو به من داده
تو نصف منی و نصف دیگه بابا

[ترجیع بند]
تحمل می کنم (به سختی)


هنوز خیلی چیزها است که مامان باید یاد بگیرد (سخت است)
تحمل می کنم (نجاتم بده)
هنوز خیلی چیزها است که مامان باید یاد بگیرد (به من یاد بده)

[بند موخر]
امروز روز سختیه، روزی پر از دلهره
خیلی بدبین شدم، خیلی مضطربم
و این خماری... که همیشه باعث عذابه؛ اما
امروز فکر کنم اولین روزیه که بعد از جدایی واقعا احساس تنهایی می کنم
و من اصلا اهل احساس تنهایی کردن نیستم؛ من دوست دارم تنها باشم
همیشه تنهایی رو به با این و اون بودن ترجیح دادم
حس می کنم؛ شاید بیش از حد دارم تلاش می کنم
تا برم بیرون و این طرف و اون طرف؛ تا ذهنمو از اون منحرف کنم
و امروز فکر می کنم، خوبه بمونم خونه، بذار تو خونه بمونم


بشینم پای تلویزیون و مچاله بشم یه گوشه ی مبل
از تو لباس های خونه در نیام و اینها... اما واقعا احساس تنهایی می کنم
می ترسم که از این بعد همیشه این طور باشد
من احساس می کنم کمی ترسناک است که ممکن است این را خیلی احساس کنم